یک پلاتفرم فشرده
پیشنهادی برای اتحاد صفوف جنبش سوسیالیستی
و ایجاد یک حزب بزرگ سیاسی علنی–مخفی این جنبش
یک رکن مهم پیروزی و پیشرط سرنگونی انقلابی جمهوری جنایتکار اسلامی و نظام ضد انسانی سرمایه داری در گروه اتحاد سیاسی و طبقاتی جنبش کارگری – سوسیالیستی، و در گرو شکل دادن به حزب( یا احزاب) سياسى بزرگ آن جنبش،با خصلت انقلابی، ملیتانت، اجتماعى، توده اى، و سوسیالیستی است. استراتژی تصرف قدرت سياسى در ایران از راه سازمان دادن انقلاب اجتماعى طبقه کارگر و استقرار و اعمال یک نظام سوسیالیستی و شورائی توسط طبقه کارگر و حزبش و اکثریت شهروندان آزاده در سراسر کشور هدف پایه این جنبش و حزب است. حزبی نوینی که ستون فقرات و نیروی اصلی آن در داخل کشور است،حزب صرفا “خارج کشوری” نیست!، و برپايه ی مانیفیست تحقق جامعهاى نوين و انسانی مبتنى بر برابرى ورفاه اقتصادى و اجتماعى، آزادى انسانها وشکوفايى خلاقيت هاى مادى و معنوى بشری، لغو نظام بردگی مزدی و مالکیت خصوصی و لغو استثمار انسان از انسان شکل بگیرد و حول این هدف استراتژیک متحد گردد.
اماهمزمان این جنبش و حزب در کنار استراتژی سوسیالیستی سرنگونی طلبانه علیه نظام طبقاتی و دولت حاکم، حزب و جنبش سازماندهی مبارزه برای تغییر تناسب قوا به نفع خود، کسب موقعیت بهتر و مساعدتر اقتصادی و سیاسی برای کارگران و جامعه نیز هست. این حزب و جنبش ضد هر شکلی از حاکمیت مذهبی، نژادپرستانه و ناسیونالیستی، و حزب و روندی است ضد وجود هر نوع نابرابری بر حسب عقاید و جنسیت و ملیت و غیره است!. این حزب برای پایان دادن به همه ستمها و نابرابریهای اعمال شده در جامعه مبارزه میکند.
تضمین یک زندگی آزاد و انسانی، برابر و مدرن، سکولار و مرفه و خوشبخت بعداز پایان دادن به عمر ننگین جمهوری اسلامی درگرو به میدان آمدن آگاهانه طبقه کارگر، جنبش رهائی زن و جوانان و کل صف آزادیخواهی و برابری طلبی تحت پرچم انقلابی و سوسیالیستی و متحد شدن فوری این جنبش عظیم و فعالین راستین و مسئول آن در داخل و خارج کشور حول این اهداف است. همین امروز در گرو ایجاد صف مستقل انقلابی و پرهیز و دوری از همه “اعتراضات ” و سیاستها و سنتهای بورژوائی در پوزسیون و در اپوزسیون مانند جنبش و پرچمهای ارتجاعی جنبش سبز و اصلاح طلبی، ملی گرائی و مذهبی، فدرالیستی و آریائی گری، و عوامفریبی پوپولیستی و “همه با هم” بودنها است. در این زمینه درس گرفتن از تاریخ ناکام قیام سال ٥٧ و دیگر اتفاقات مشابه در ٤٢ سال اخیر در ایران و منطقه یک عنصر آموزنده و مهم مبارزه برای کسب آزادی و برابری و خوشبختی بر ویرانه های نظام جنایتکار جمهوری اسلامی است.
باید تاکید کرد این حزب و اتحاد طبقاتی-جنبشی ما بر عکس جریانات موجود و سنتهای تاکنونی سکت نیست، حول یک “شاه” و “شیخ” و “فرشته نجاتی” نمیتواند گرد هم بیاید، ماهیت درون سازمانی آن درست شبیه برنامه و سیاستهایش باید متکی به روشهای صد درصد باز سیاسی از جمله در شرایط که اختلاف سیاسی هست باشد. باید دارای اساسنامه جدید و متفاوتی باشد که در آن مقامها و رهبری ماداملعمری و طولانی مدت را لغو و ممنوع میکند، هر نوع سرکوب و اعمال محدودیت و ایجاد فشاری بر مخالفین سیاسی درون حزبی را ممنوع واقدامی مجرمانه میداند، و مرجع رسیدگی به اختلافات جدی و سراسری درون حزبی را به یک مرجع” قضائی”، که در اساسنامه گنجانده میشود، و مستقل از رهبری حزب باید باشد، می سپارد. و در عین حال یک حزب انقلابی و سوسیالیستی خلاف جریان و ضد جمهوری اسلامی و سرمایه داری نیازمند تضمین یک مناسبات مدرن و تعهدات آگاهانه حزبی بسیار بالا و با دیسیپلین است.
این حزب و روند در کنار اتکا اصلی به قدرت متشکل و متحد جنبشهای پیشرو و انقلابی، اعلام میکند که جمهوری اسلامی را باید با زور و قهر انقلابی انداخت و بتوان دامنه آدمکشی و جنایت افرینی اش را در روند سرنگونی محدودتر کرد و مقاومتش را در هم شکست. و این مهم در گرو پای فشاری بر ضرورت سازماندهی گسترده و منظم میلیس توده ای و بازوی مسلح جنبشمان میباشد. همچنین با قاطعیت با دخالتهای امپریالیستی و نقش مخرب نیروهای کانگستر مذهبی و ملی گرا در اپوزسیون مقابله میکند و جامعه را علیه آنها آگاه و بسیج مینماید.
-….
در پایان: از همه کارگران و زنان و جوانان و آزادیخواهان، از همه مبارزین راه آزادی و سوسیالیسم، از همه کسانی که تداوم یک روز بیشتر عمر جمهوری اسلامی آزارشان می دهد، از همه کسانی که عمر مفید خود را در این راه صرف کرده اما اکنون پراکنده شده ایم، از کسانی که برای پیروزی کارگر و زن و جوان و جنبش سوسیالیستی در ایران مبارزه میکنند ، از همه رفقای “منفرد” و یا رفقای دیگری که امکان سر بلند کردن در دایره تنگ و بی ثمر”حزبی” و فرقه موجود خود را دارند ، و… ، صمیمانه میخواهم تا با درک بهتر شرایط بسیار سخت برای یک جامعه هشتاد میلیونی، و بنا به وظیفه ی که بر دوش دارند، و متوجه مخاطرات بزرگ و آینده ناروشن برای جامعه و به هدر رفتن این همه تلاش و خون و جان دادنها هستند، میخواهم که بیائید تا از سکت بازی سازمانی، گذشته پرستی، دعواهای گذشته، خط کشی های بی ثمر فرقه بازی و “ایدئولوژیکی” و خودمشغولی های پراکنده، و زندگی در دنیای مجازی را به نفع یک اقدام جسورانه و مسئولانه مشترک جنبشی-اجتماعی، و به نفع ایجاد یک سنگر بندی قدرتمند و آلترناتیو واقعی سوسیالیستی، که همزمان باید در داخل و خارج کشور صورت بگیرد، و برای امر مبرم و فوری ایجاد یک حزب واحد بزرگ کارگری و سوسیالیستی و آزادیخواهانه و جنگجو علیه جمهوری فاشیست اسلامی آستینها را بالا بزنند و پاسخ مثبت به این تنها راه درست و ممکن را بدهیم و نقش تاریخی خود را ایفا نمائیم. در اینجا به عنوان یک کارگر کمونیست بطور اخص از همه عزیزان مقیم ایران، از جمله از رهبران پیشرو و سوسیالیست، صمیمانه میخواهم ضمن رعایت جدی مسائل امنیتی، در این اقدام مشترک همگام ، همراه ، پیشرو و نقش آفرین باشند.
در برنامه لایو روز یکشنبه این هفته( آفیش بخش ١٨ و پایانی تاریخ شفاهی من به زودی در شبکه های اجتماعی در دسترس همه قرار میگیرد) در باره جوانب مختلف این موضوع بیشتر توضیح خواهم داد.
پیش به سوی اتحاد صفوف جنبش کارگری و سوسیالیستی
پیش به سوی ایجاد یک حزب بزرگ سیاسی علنی–مخفی
به درود!
سلام زیجی
١٣ آذر ١٣٩٩
٣ دسامبر ٢٠٢٠